ISO که مقر آن در ژنو می باشد, یک سازمان غیر دولتی بین المللی است که در ۲۴ فوریه سال ۱۹۴۷ تاسیس یافت. این سازمان متشکل از موسسه های ملی استاندارد کردن ۱۳۰ کشور بزرگ و کوچک, صنعتی و در حال توسعه از کلیه مناطق دنیا می باشد. وظیفه اصلی (ISO) توسعه استاندارد کردن و فعالیت های مرتبط در جهان با نگرشی تسهیل کننده نسبت به تبادلات بین المللی کالاها و خدمات, بهبود همکاری در محدوده علمی, فنی, اطلاعاتی و فعالیت های اقتصادی و حمایت از تولید کننده و مصرف کننده است.
سازمان بین المللی استاندارد (ISO) تدوین استانداردهای فنی و اختیاری را بر عهده دارد. این استانداردها تقریباً شامل کلیه موارد مربوط به تکنولوژی می گردد و نیز کمک به ساخت و عرضه کالاها و خدمات موثرتر, ایمن تر و بهداشتی تر می نماید.
استانداردهای (ISO) تجارت و بازرگانی بین کشورها را آسان تر و صحیح تر می کند و به طور کلی از مصرف کنندگان کالاها و خدمات حمایت کرده و زندگی آنها را سهل تر می نماید. به عبارت دیگر اقدامات (ISO) که منتج به موافقت نامه های بین المللی گشته, نهایتا به صورت استانداردهای بین المللی چاپ می شود.
کلیات ایزو
به کارگیری یک سیستم مدیریت کیفیت، یک تصمیم استراتژیک برای سازمان است که به سازمان کمک می نماید تا عملکرد کلی خود را بهبود داده و یک مبنای منطقی برای فعالیت های توسعه پایدار فراهم نماید.مبنای بالقوه استقرار مدیریت کیفیت براساس این استاندارد بین المللی برای یک سازمان شامل موارد زیر می باشد:
- توانایی ارائه مستمر محصولات و خدماتی که الزامات مشتری، قانونی مقرراتی را برآورده می سازند
- تسهیل فرصت ها به منظور افزایش رضایت مشتری
- پرداختن به ریسک ها و فرصت های مرتبط با اهداف و محیط سازمان
- توانایی اثبات انطباق با الزامات مشخص شده سیستم مدیریت کیفیت، این استاندارد بین المللی می تواند توسط طرف های درون و برون سازمانی مورد استفاده قرار گیرد.
مقصود این استاندارد بین المللی به این معنی نیست که نیاز به موارد زیر باشد:
- یکسانی در ساختار سیستم های مختلف مدیریت کیفیت
- هم راستایی مستندات با ساختار بند به بند این استاندارد بین المللی
- استفاده از واژگان خاص این استاندارد بین المللی در سازمان
الزامات سیستم مدیریت کیفیت مشخص شده در این استاندارد بین المللی، مکمل الزامات محصولات و خدمات می باشد.
این استاندارد بین المللی رویکرد فرآیند شامل چرخه PDCA) طرح ریزی، اجرا، بررسی و اقدام) و تفکر مبتنی بر ریسک را بکار گرفته است.
رویکرد فرآیندی سازمان را قادر می سازد تا اطمینان یابد که منابع کافی به فرآیندها اختصاص یافته و مدیریت می شوند و فرصت های بهبود تعیین شده بر روی آن ها اقدام انجام می گیرد.
تفکر مبتنی بر ریسک، سازمان را قادر می سازد تا عواملی که می توانند موجب انحراف فرآیندها و سیستم مدیریت کیفیت ازنتایج طرح ریزی شده، شوند را تعیین نموده و کنترل های پیشگیرانه ای برای به حداقل ساندن این اثرات منفی و استفاده حداکثر از فرصت هایی که با آن ها به وجود می آیند به کار گیرد.
برآورده سازی مستمر الزامات و پرداختن به نیازها و انتظارات آینده، باعث می شود سازمان ها با چالش قرار گرفتن در یک محیط دارای پیچیدگی و پویایی رو به افزایش مواجه شوند. به منظور دستیابی به این هدف، سازمان علاوه بر اصلاح و بهبود،ممکن است از اشکال متنوعی از بهبود، همچون تغییر اساسی، نوآوری و سازمان دهی مجدد ضروری باشد.
در این استاندارد بین المللی، اشکال مختلف فعل ها به صورت زیر استفاده می شود:
- ” باید” نشان دهنده یک الزام است
- ” بایستی” نشان دهنده یک توصیه است
- ” ممکن است” نشان دهنده یک اجازه است
- ” می تواند” نشان دهنده یک امکان یا قابلیت است
اطلاعاتی که با “یادآوری” نشان داده شده اند، برای راهنمایی در درک یا شفاف سازی الزام مربوطه می باشند.
اصول مدیریت کیفیت در ISO
این استاندارد بین المللی بر مبنای اصول مدیریت کیفیت که در استاندارد ISO9000 توصیف شده اند، می باشد.این توصیف ها شامل شرح هر اصل، دلیل اهمیت هر یک از اصول برای سازمان، مثال هایی از منافع مرتبط با این اصول و مثال هایی از اقدامات رایج به منظور بهبود عملکرد سازمان، هنگام به کارگیری این اصول می باشد.
اصول مدیریت کیفیت شامل موارد زیر می باشد:
- تمرکز بر مشتری
- رهبری
- مشارکت کارکنان
- رویکرد فرآیندی
- بهبود
- تصمیم گیری مبتنی بر شواهد
- مدیریت ارتباطات
رویکرد فرآیندی
این استاندارد بین المللی به منظور افزایش رضایت مشتری از طریق برآورده کردن الزامات وی، استفاده از رویکرد فرآیندی را به هنگام توسعه، اجرا و بهبود اثربخشی سیستم مدیریت کیفیت، ترویج می نماید.
درک و مدیریت فرآیندهای به هم وابسته به عنوان یک سیستم، به کارایی و اثربخشی سازمان در دستیابی به نتایج مورد نظرآن کمک می نماید. این رویکرد، سازمان را قادر می سازد تا روابط و وابستگی های متقابل فرآیندهای سیستم را به گونه ای کنترل نماید که در نتیجه آن، عملکرد کلی سازمان بتواند افزایش یابد،رویکرد فرآیندی شامل تعریف و مدیریت سیستماتیک فرآیندها و تعاملات آن ها و در نتیجه دستیابی به نتایج مورد نظر مطابق با خط مشی کیفیت و جهت گیری استراتژیک سازمان می باشد.مدیریت فرآیندها و سیستم در کل می تواند از طریق به کارگیری چرخه PDCA) رجوع کنید بند ۰-۳-۲ (و با تمرکز کلی بر تفکر مبتنی بر ریسک (رجوع کنید بند ۰-۳-۳ (و با هدف استفاده از فرصت ها و جلوگیری از نتایج ناخواسته انجام گردد.استفاده از رویکرد فرآیندی در سیستم مدیریت کیفیت، سازمان را قادر به انجام موارد زیر می نماید:
- درک و استمرار در برآورده کردن الزامات
- در نظر گرفتن فرآیندها براساس ارزش افزوده
- دستیابی به عملکرد اثربخش فرآیندها
- بهبود فرآیندها بر مبنای ارزیابی داده ها و اطلاعات
شکل۱ -یک نمایش شماتیک از هر گونه فرآیند و تعامل اجزای آن را نشان می دهد.برای هر فرآیند، نقاط بررسی پایش و اندازه گیری که برای کنترل آن ضروری اند، خاص همان فرآیند هستند و بسته به ریسک های مرتبط، از یکدیگر متفاوت هستند.
تفکر مبتنی بر ریسک در ISO
برای دستیابی به یک سیستم مدیریت کیفیت اثربخش، تفکر مبتنی بر ریسک ضروری است.در نسخه های قبلی این استاندارد بین المللی به مفهوم تفکر مبتنی بر ریسک اشاره شده بود.به عنوان مثال انجام اقدامات پیشگیرانه برای از بین بردن عدم انطباق های بالقوه، تجزیه و تحلیل هر عدم انطباق که رخ می دهد و اتخاذ اقدام برای جلوگیری از رخداد مجددکه متناسب با اثرات عدم انطباق است.
به منظور انطباق با الزامات این استاندارد بین المللی، سازمان نیاز دارد تا اقداماتی را برای پرداختن به ریسک ها و فرصت ها طرح ریزی و استقرار نماید.پرداختن توام به فرصت ها و ریسک ها، پایه ای برای افزایش اثربخشی سیستم مدیریت کیفیت، دستیابی به نتایج بهبود یافته و جلوگیری از تاثیرات منفی، ایجاد می نماید.
فرصت ها می توانند در نتیجه یک وضعیت مطلوب برای دستیابی به یک نتیجه مورد نظر، به وجود آیند.
به عنوان مثال مجموعه ای از شرایط که اجازه می دهد سازمان مشتریان را جذب نماید، محصولات و یا خدمات جدیدی را توسعه دهد، ضایعات را کاهش داده و بهره وری را بهبود دهد.اقداماتی که برای پرداختن به فرصت ها انجام می شود، می تواند شامل در نظر گرفتن ریسک های مرتبط نیز باشد.ریسک اثر عدم قطعیت است و هر عدم قطعیتی می تواند اثرات مثبت و منفی داشته باشد.یک انحراف مثبت به وجود آمده از یک ریسک می تواند یک فرصت را فراهم آورد، اما نه همه اثرات مثبت نتیجه ی ریسک در فرصت ها است.
ارتباط با سایر استانداردهای سیستم مدیریت
این استاندارد iso بین المللی از چارچوب توسعه یافته به وسیله سازمان بین المللی استانداردسازی (ISO )به منظور بهبود هم ترازی میان استانداردهای بین المللی برای سیستم های مدیریت بکار گرفته می شود.این استاندارد بین المللی یک سازمان را قادر می سازد از رویکرد فرآیندی در کنار چرخه PDCA و تفکر مبتنی بر ریسک برای هم ترازی یا یکپارچه سازی سیستم مدیریت کیفیت خود با الزامات دیگر استانداردهای سیستم مدیریت استفاده نماید.این استاندارد بین المللی به صورت زیر با استانداردهای ۹۰۰۰ ISO و ۹۰۰۴ ISO ارتباط دارد:
- ۹۰۰۰ ISO سیستم های مدیریت کیفیت-مبانی و واژگان پیش زمینه ضروری برای درک و استقرار صحیح این استاندارد بین المللی را فراهم می کند
- ۹۰۰۴ ISO مدیریت برای موفقیت پایدار یک سازمان- یک رویکرد مدیریت کیفیت- راهنمایی برای سازمان هایی است که برای پیشرفت فراتر از الزامات این استاندارد بین المللی را انتخاب می کنند.
الزامات سیستم های مدیریت کیفیت
۱ – دامنه کاربرد
این استاندارد بین المللی الزامات یک سیستم مدیریت کیفیت را مشخص می نماید، وقتی که یک سازمان:
- نیاز دارد توانایی اش در ارائه مستمر محصولات و خدماتی که الزامات مشتری و الزامات قانونی و مقرراتی قابل کاربرد را برآورده می نمایند را اثبات نماید.
- به دنبال آن است که از طریق به کارگیری اثربخش سیستم، شامل فرآیندهایی برای بهبود سیستم و تضمین انطباق با الزامات مشتری و الزامات قانونی و مقرراتی قابل کاربرد، رضایت مشتری را افزایش دهد.
تمام الزامات این استاندارد بین المللی عمومی هستند و به نحوی در نظر گرفته شده اند که برای هر سازمانی صرف نظر از نوع یا اندازه، یا محصولات و خدماتی که ارائه می دهند، کاربرد داشته باشند.
یادآوری۱ : در این استاندارد بین المللی واژگان “محصول” یا “خدمت” تنها به محصولات یا خدماتی اطلاق می شود که برای مشتری در نظر گرفته شده یا توسط وی درخواست شده باشد.
یادآوری۲ : الزامات قانونی و مقرراتی را می توان با عنوان الزامات قانونی بیان کرد.
۲- مراجع الزامی
مستندات زیر به صورت جزئی یا کلی، به عنوان مراجع الزامی این استاندارد بوده و به کارگیری آن ها لازم الاجراست.در مورد مراجع دارای تاریخ، تنها ویرایش ذکر شده ی آن ها کاربرد دارد.در مورد مدارکی که بدون تاریخ به آن ها ارجاع داده شده، آخرین ویرایش مستندات ارجاع شده (شامل هر نوع اصلاحیه ای)کاربرد دارد.
۲۰۱۵:۹۰۰۱ ISO ،سیستم های مدیریت کیفیت- مبانی و واژگان
۳ – واژگان و تعاریف
برای اهداف این سند، واژگان و تعاریف موجود در ۲۰۱۵:۹۰۰۱ ISO کاربرد دارد.
۴ – محیط سازمان
درک سازمان و محیط آن
سازمان باید مسائل درونی و بیرونی سازمان که مرتبط با مقصود و جهت گیری استراتژیک آن هستند و توانایی سازمان دردستیابی به نتیجه (های) مورد انتظار از سیستم مدیریت کیفیت را تحت تاثیر قرار می دهند را تعیین نماید.
سازمان باید اطلاعات مربوط به این مسائل درون و برون سازمانی را مورد پایش و بازنگری قرار دهد.
- یادآوری ۱ : مسائل می توانند شامل عوامل مثبت یا منفی و یا شرایط در نظر گرفته شده باشد.
- یادآوری ۲ : درک محیط بیرونی سازمان را می توان با در نظر گرفتن مسائل برآمده از محیط های قانونی، فن آوری، رقابتی،تجاری، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، خواه بین المللی، ملی، منطقه ای یا محلی تسهیل نمود.
- یاداوری ۳: درک محیط درونی سازمان را می توان با در نظر گرفتن مسائل مرتبط به ارزش ها، دانش و عملکرد سازمان تسهیل نمود.
درک نیازها و انتظارات طرف های ذینفع
به سبب تاثیر یا تاثیر بالقوه طرف های ذینفع بر توانایی سازمان در ارائه پیوسته محصولات و خدماتی که نیازهای مشتری والزامات قانونی و مقرراتی قابل کاربرد را برآورده می کنند، سازمان باید موارد زیر را تعیین نماید:
- طرف های ذینفع مرتبط با سیستم مدیریت کیفیت
- الزامات این طرف های ذیفع که مرتبط با سیستم مدیریت کیفیت می باشند
- سازمان باید اطلاعات مربوط به این طرف های ذینفع و همچنین الزامات مربوط به آنان را مورد پایش و بازنگری قرار دهد
تعیین دامنه کاربرد سیستم مدیریت کیفیت
سازمان باید مرزها و قابلیت کاربرد سیستم مدیریت کیفیت را برای ایجاد دامنه کاربرد خود تعیین نماید.هنگام تعیین این دامنه کاربرد، سازمان باید موارد زیر را در نظر بگیرد :
- مسائل درونی و بیرونی اشاره شده در بند ۱-۴
- الزامات مرتبط با طرف های ذینفع اشاره شده در بند ۲-۴
- محصولات و خدمات سازمان
اگر الزامات این استاندارد بین المللی در دامنه کاربرد تعیین شده قابل اجرا باشد، سازمان باید تمام آن ها را به کار گیرد.دامنه کاربرد سیستم مدیریت کیفیت سازمان باید در دسترس باشد و به عنوان اطلاعات مستند نگهداری شود.
دامنه کاربرد باید انواع محصولات و خدمات تحت پوشش را بیان کرده و برای هر یک از الزامات این استاندارد بین المللی که سازمان آن را دردامنه کاربرد سیستم مدیریت کیفیت غیرقابل کاربرد مشخص نماید، توجیهی داشته باشد.انطباق با این استاندارد بین المللی تنها در صورتی می تواند مورد ادعا باشد که الزاماتی که غیر قابل کاربرد مشخص شده اند، برتوانایی یا مسئولیت سازمان برای اطمینان از انطباق محصولات و خدمات و افزایش رضایت مشتری تاثیری نداشته باشند.
سیستم مدیریت کیفیت و فرآیندهای آن
سازمان باید یک سیستم مدیریت کیفیت شامل فرآیندهای مورد نیاز و تعاملات آن ها را مطابق با الزامات این استاندارد بین المللی ایجاد، استقرار و نگهداری و به طور مداوم بهبود دهد.
سازمان باید فرآیندهای مورد نیاز برای سیستم مدیریت کیفیت و کاربرد آن ها را در سرتاسر سازمان، تعیین نماید و باید:
- ورودی های الزامی و خروجی های مورد انتظار این فرآیندها را تعیین نماید.
- پشتیبانی از سایر نقش های مدیریتی مرتبط برای نشان دادن رهبری آن ها به نحوی که در حوزه های مسئولیت آن ها کاربرد دارد.
- یادآوری: اشاره به “کسب و کار” در این استاندارد بین المللی می تواند به تفسیر عام به معنی آن دسته از فعالیت هایی باشد که در هسته مقصود وجودی سازمان هستند، خواه سازمان عمومی باشد، خواه خصوصی، انتفاعی و یا غیرانتفاعی.
تمرکز بر مشتری
مدیریت ارشد باید رهبری و تعهد خود را در خصوص تمرکز بر مشتری با حصول اطمینان از موارد زیر اثبات نماید:
- الزامات مشتری و الزامات قانونی و مقرراتی قابل کاربرد تعیین، درک و به طور مستمر برآورده می شوند.
- ریسک ها و فرصت هایی که می توانند بر انطباق محصولات و خدمات و توانایی افزایش رضایت مشتری تاثیرگذار باشند تعیین شده و به آن ها پرداخته می شود.ج( تمرکز بر افزایش رضایت مشتری نگه داشته می شود.
خط مشی
ایجاد خط مشی کیفیت
مدیریت ارشد باید یک خط مشی کیفیت را ایجاد، اجرا و نگهداری نماید که :
- متناسب با مقصود و محیط سازمان باشد و از جهت گیری استراتژیک سازمان پشتیبانی نماید.
- چارچوبی برای تعیین اهداف کیفی ارائه نماید.
- شامل تعهد به برآوردن الزامات قابل کاربرد باشد.
- شامل تعهد به بهبود مستمر سیستم مدیریت کیفیت باشد.
- ۲-۲-۵اطلاع رسانی خط مشی کیفیت
خط مشی کیفیت iso باید :
در قالب اطلاعات مستند در دسترس بوده و نگهداری شود.
نقش ها، مسئولیت ها و اختیارات سازمانی
مدیریت ارشد باید اطمینان حاصل نماید که مسئولیت ها و اختیارات برای نقش های مربوطه در درون سازمان تخصیص داده شده، به اطلاع رسیده و در ک شده اند. مدیریت ارشد باید برای موارد زیر مسئولیت ها و اختیاراتی تخصیص دهد:
- حصول اطمینان از اینکه سیستم مدیریت کیفیت با الزامات این استاندارد بین المللی انطباق دار.حصول اطمینان از اینکه فرآیندها در حال ارائه خروجی های مورد نظرشان هستند.
گزارش دهی در مورد عملکرد سیستم مدیریت کیفیت و فرصت های بهبود - حصول اطمینان از ترویج تمرکز بر مشتری در سرتاسر سازمان.
حصول اطمینان از حفظ یکپارچگی سیستم مدیریت کیفیت هنگامی که تغییراتی در سیستم مدیریت کیفیت طرح ریزی و اجرا شده است.
طرح ریزی اصولی
اقدامات مربوط به ریسک ها و فرصت ها
در زمان طرح ریزی سیستم مدیریت کیفیت، سازمان باید مسائل اشاره شده در بند ۱-۴و الزامات اشاره شده در بند۲-۴را در نظر گرفته و ریسک ها و فرصت هایی که باید به آن ها پرداخته شود را به منظور رسیدن به موارد زیر تعیین نماید:
تضمین این سیستم مدیریت کیفیت می تواند به نتیجه های مورد نظر خود دست یابد.
- افزایش اثرات مطلوب
- پیشگیری یا کاهش اثرات نامطلوب
- دستیابی به بهبود
سازمان باید موارد زیر را طرح ریزی نماید:
- اقداماتی برای پرداختن به این ریسک ها و فرصت ها
- یکپارچگی
- یکپارچه سازی و اجرای این اقدامات در فرآیندهای سیستم مدیریت کیفیت.رجوع کنید به بند (۴-۴)
- ارزیابی اثربخشی این اقدامات
- اقدامات انجام شده برای پرداختن به ریسک ها و فرصت ها باید متناسب با اثرات بالقوه بر انطباق محصولات و خدمات باشند.
- یادآوری ۱:گزینه های پرداختن به ریسک ها می تواند شامل موارد زیر باشد: اجتناب از ریسک، قبول ریسک به منظور دنبال کردن یک فرصت، حذف منبع ریسک، تغییر احتمال وقوع یا عواقب آن، به اشتراک گذارب ریسک یا حفظ ریسک با تصمیم آگاهانه.
- یادآوری ۲:فرصت ها می تواند منجر به شیوه های جدید، راه اندازی محصولات جدید، گشایش بازارهای جدید، پرداختن به مشتریان جدید، ایجاد مشارکت ها، استفاده از فناوری جدید و دیگر امکانات مطلوب و مناسب برای پرداختن به نیازهای سازمان یا مشتریان آن شوند.
اهداف کیفیت و طرح ریزی جهت دستیابی به آن ها
سازمان باید اهداف کیفیت را در بخش ها، سطوح و فرآیندهای مورد نیاز برای سیستم مدیریت کیفیت، ایجاد نماید.
اهداف کیفیت باید:
- با خط مشی کیفیت سازگار باشند
- قابل اندازه گیری باشند
- الزامات قابل کاربرد را در نظر بگیرند
- مرتبط با انطباق محصولات و خدمات و افزایش رضایت مشتری باشند
- مورد پایش قرار گیرند
- اطلاع رسانی شوند
- به صورت مناسبی به روزآوری شوند
سازمان iso باید اطلاعات مستندی در خصوص اهداف کیفیت نگهداری نماید.
- چه منابعی مورد نیاز خواهد بود
- چه کسانی مسئول خواهند بود
- چه زمانی تکمیل خواهد شد
- چگونه نتایج ارزیابی خواهند شد
طرح ریزی تغییرات iso
هنگامی که سازمان نیاز به تغییرات در سیستم مدیریت را تعیین می نماید، تغییرات باید به صورت برنامه ریزی شده انجام شود.
سازمان باید موارد زیر را در نظر بگیرد:
- مقصود از تغییرات و پیامدهای احتمالی آن ها
- یکپارچگی سیستم مدیریت
- در دسترس بودن منابع
۷-پشتیبانی
کلیات
سازمان باید منابع لازم را جهت ایجاد، استقرار، نگهداری و بهبود مستمر سیستم مدیریت کیفیت را تعیین و فراهم نماید.سازمان باید موارد زیر را در نظربگیرد:
- قابلیت ها و محدودیت های منابع داخلی موجود
- چه نیازمندی هایی از تامین کنندگان برون سازمانی تامین شود
کارکنان
سازمان باید افراد لازم را جهت استقرار اثربخش سیستم مدیریت کیفیت خود و اجرا و کنترل فرآیندهای آن، تعیین و فراهم نماید.
زیرساخت های iso
سازمان باید زیرساخت لازم جهت اجرای فرآیندها و دستیابی به انطباق محصولات و خدمات خود را تعیین، فراهم و نگهداری نماید. یادآوری: زیرساخت می تواند شامل موارد زیر باشد:
- ساختمان ها و تاسیسات مرتبط
- تجهیزات از جمله سخت افزارها و نرم افزارها
- منابع حمل نقل
- فناوری اطلاعات و ارتباطات
محیط اجرای فرآیندها
سازمان باید زیرساخت لازم جهت اجرای فرآیندها و دستیابی به انطباق محصولات و خدمات خود را تعیین، فراهم و نگهداری نماید.
یادآوری: یک محیط مناسب می تواند ترکیبی از عوامل انسانی و فیزیکی مانند موارد باشد:
- ( عوامل اجتماعی )به عنوان مثال تبعیض، آرام، غیرتهاجمی
- ( عوامل روانی )به عنوان مثال استرس کاهنده، پیشگیری از خستگی و حفاظت کننده از نظر احساسی
- (عوامل فیزیکی )به عنوان مثال دما، گرما، رطوبت، نور، جریان هوا، بهداشت، صدا
۸-منابع پایش و اندازه گیری
کلیات
هنگامی که پایش و اندازه گیری به منظور تصدیق انطباق محصولات و خدمات با الزامات مشخص شده استفاده می شود،سازمان isoباید منابع لازم جهت حصول اطمینان از دستیابی به نتایج معتبر و قابل اعتماد را تعیین و فراهم نماید. سازمان باید اطمینان یابد که منابع فراهم شده:
- برای آن نوع مشخصی از فعالیت های پایش و اندازه گیری که در حال انجام است مناسب می باشند.
- جهت اطمینان از تداوم تناسب آن ها با مقاصدشان، نگهداری می شوند.
سازمان باید اطلاعات مستند مناسبی را به عنوان شواهدی از تناسب منابع پایش و اندازه گیری، حفظ نماید.
قابلیت ردیابی اندازه گیری
هنگامی که قابلیت ردیابی یک الزام باشد یا توسط سازمان به عنوان یک بخش اساسی از کسب اطمینان از اعتبار نتایج اندازه گیری در نظر گرفته شده است، تجهیزات اندازه گیری باید:
- در فواصل زمانی مشخص یا قبل از استفاده، با استانداردهای اندازه گیری قابل ردیابی به استانداردهای اندازه گیری بین المللی یا ملی، کالیبره یا تصدیق شوند، هنگامی که چنین استانداردهایی وجود نداشته باشند، مبنای استفاده شده جهت کالیبراسیون یا تصدیق، باید به صورت اطلاعات مستند، حفظ شود.
- جهت تعیین وضعیت آن ها شناسایی شوند
- در مقابل تنظیمات، آسیب یا خرابی که وضعیت کالیبراسیون و نتایج اندازه گیری های پس از آن را نامعتبر می کند، محافظت شوند.هنگامی که مشخص شود تجهیز اندازه گیری، برای کاربرد مورد نظر نامناسب است، سازمان باید اعتبار نتایج اندازه گیری های قبلی که به نحو نامطلوبی تحت تاثیر هستند را تعیین نماید و باید در صورت لزوم اقدام مناسب انجام دهد